وقتی شنیدیم برای اجرای برنامه به لار آمده است به سراغ او رفتیم و به عنوان اولین سوال از او پرسیدیم: قصه موسیقی برای شما از کجا آغاز شد؟
خراطها که در خانواده ای آشنا با موسیقی رشد کر ده است در پاسخ به سوال صحبت گفت: موسیقی سالهای زیاد و قبل از من، در خانوادهام به اشکال گوناگون ساری و جاری بود و من هم با قرار گرفتن در این محیط با موسیقی بزرگ شدم. خانوادهام را جدا از گفتارهای متداول و تعارفات معمول به شدت در شکل گیری شخصیت هنریام موثر میدانم و تقریبا تمامی افراد خانوادهام دستی در موسیقی داشته و دارند که از آن جمله میتوان به نوازندگی سازهای نی، تنبور، دف، سنتور و… اشاره کرد.
اولین ترانهای که نوشتید و خواندید، چه نام داشت؟
ترانه «لحظه آخر» ترانهای بود که برای یکی از هنرجوهایم ساختم و به دلیل سخت بودن ملودی، این ترانه را با صدای خودم به ایشان دادم تا تمرین کنند. کمی گذشت و در جاهای مختلفی این قطعه را با صدای خودم شنیدم که این اتفاق، استارتی برای ادامه این مسیر شد.
تاثیر تحصیلات آکادمیک و تجربه را در کنار یکدیگر بر ماندگاری یک اثر چطور تحلیل میکنید؟
عقیده من بر این است که راز مانایی یک قطعه، ملموس بودنش برای سنین مختلف و حتی نسلهای متفاوت است با این حال درک اصول موسیقی (تئوری و تجربی) بسیار میتواند در ماندگاری یک اثر مؤثر باشد.
در این سالها آلبومی بوده که دوستش داشته باشی و از آن تاثیر بگیری؟
همه آلبوم هاي بزرگان موسيقي را پيگيري كرده ام ولي هميشه سعي كرده ام خودم باشم و سبک خاص خودم را پيگيري كنم. با نهايت احترام به همه بزرگان موسيقي،هيچوقت دنباله رو كسي نبوده و نخواهم بود. معمولا در ترانههای شما تصویرهای نو و بدیعی وجود دارد.
چگونه به خلق این ابیات دست پیدا میکنید؟
شما لطف دارید. من فقط حرفهای دلم و زیباییهایی که میبینم را به شعر تبدیل میکنم و هنرمند اصلی خالق این زیبایی هاست.
دلیل این همه غمگین و منفی خواندن چیست و آیا شایعاتی که وجود دارد صحت دارد یا خیر؟
من هیچ وقت سعیام بر غمگین خوانی نبوده اما به نظر من صورت و محتوا باید با هم همرنگ باشند یعنی نمیشود یک موضوع همراه با دلتنگی یا… را با گویش و خوانش شاداب بیان کرد و شاید قرارگیری من به جای شخصیت اصلی شعرم است که خوانش من را تحت تاثیر قرار میدهد. البته در جریان تمامی شایعات مد نظر شما نیستم اما گاهی میتوانند این شایعات احتمال انطباق زندگی شخصی من با ترانههایم باشد.
پس بهتر این طور بپرسم، شخصیت مجید خراطها چقدر به قهرمان ترانههایش شباهت دارد.
با فهم موضوعهایم به درک کامل از آنها و شرایطشان میرسم اما لزوما ترانههایم شرح موضوعات شخصیام نیستند.
در زندگی عادی هم به اندازه ترانههایتان، همین اندازه تنها و غمگین هستید؟
هیچوقت تنهایی و غمگینی را از ترانهها و آهنگهایم حس نکردم اما احساسی و عاطفی بودن ترانههایم را میپسندم و بیشباهت با شخصیت اجتماعیام نیستند.
در پایان، از اجرای برنامه در شهر لار چه احساسی دارید و راه ارتباط طرفداران لارستانی با شما چیست؟
ممنون از لطف مردم خونگرم لارستان ، امیدوارم خاطره ای شیرین رقم خورده باشد . وب سایت www.majidkharatha.net که سایت رسمی از من هست مطالب رو update میکنم.
همچنین دوستانی که دوست دارند پیگیر کارهای من باشند میتوانند با ارسال sms مشخصات (نام، فامیل، شهر سکونت) به ۳۰۰۰۴۸۰۴۸۰ عضو کانون هواداران ما شده و از همین طریق از برنامهها و… ما با خبر شوند.